ضربان ِ لبخندهایت

از هرچه در خیال ِ من آمد نکوتری

ضربان ِ لبخندهایت

از هرچه در خیال ِ من آمد نکوتری

ماذا فازا واقعا ؟ :|

سه شنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۴، ۰۶:۳۸ ب.ظ

نمیدونم چه رسمیه بین بلاگرها (که شاید بین بقیه دانش آموختگان هم باشه) که فکر میکنند تقلب کردن خودشون تقلبه ، تقلب کردن بقیه ...نه !!! :|

همه میخوان پست تقلبی بذارن اینطوری شروع میکنند که " از تقلب میگید پس تقلب واقعی ندیدین!! بذارید من براتون بگم تقلب یعنی چی!!! " :|


نه دوستان! من هم مثل همه ی شما و همه ی ملت غیور تقلب کردم ! من هم دو تا کورس قبل برگه ام رو با ثمین عوض کردم ! من هم سر تمامی امتحانات عملی دانشگاه اعم از آزمایشگاه میکروب و بافت و اتاق تشریح و مولاژ سوالا بهم رسید ! (البته همه اش نه! چون بالاخره باید همیشه 4 نفر قربانی میشدن و چند باری هم من خودمو قربانی کردم!! ) من هم تو امتحان فیزیک پزشکی دو نفر رو و در امتحان اخلاق پزشکی یک نفر از خطر حتمی افتادن نجات دادم ! :|

ولی به خدا هیچ کدوم اینها کار شاخ و غیر قابل هضمی نیست! کار قابل افتخاری هم نیست ! :| ما حتی مورد داشتیم سر امتحان آی تی طرف برا یکی از بچه ها پاور رو آماده کرد ریخت تو فلش رفت فلش زد به کامپیوتر طرف ! بعد نمره اش شد 20 ! در حالیکه خب 5 هم براش زیاد بود ! :|

واللا ! :|

  • موافقین ۱۰ مخالفین ۲
  • سه شنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۴، ۰۶:۳۸ ب.ظ
  • Elanor :)

نظرات  (۱۵)

اون تیکه ی اول پست که گفتی بقیه! خیلی شبیه تیکه ی اول پست مستر نیما بود :)))))

پاسخ:
اِ نخوندم! برم بخونم :دی
  • سیده زهرا میم
  • می خواید الان یه نفس عمیق بکشید بعدا درباره ش صحبت کنیم (:
    پاسخ:
    :|

    عصبی بنظر میرسید؟؟

    اتفاقا خیلی آرومم . فقط 4 -5 تا پست تقلبی خوندم به اتفاق اینجوری بود ! :دی
    والللا ! 
    تکبیر !!
    پاسخ:
    با این نوناشون! :دی
    من که نمینویسم در این مورد والا :دی

    پاسخ:
    خز شده دیگه عسل! خوب میکنی! :))
    تو منحرفی دادا!:-"
    پاسخ:
    نه آبجی من ذهنم تیزه!! :)))
    حالا چرا انقد عصبانی؟ :دی
    پاسخ:
    یه لیوان آب خنک بدین من بخورم قلبم واستاد انقد حرص خوردم از دست اینا !! :دی

    الکی مثلا من عصبانی ام الان ! :))
    «ی دو نفر رو و در امتحان اخلاق پزشکی یک نفر از خطر حتمی افتادن نجات دادم»

    طنز تلخی داره که کسی رو در امتحان اخلاق پزشکی از افتادن نجات بدید و بعد چند سال بعد همون افراد خدایی ناکرده بشن بلای جان مردم....

    پاسخ:
    امتحانش خیلی خز بود هدهد جان! کاربردی نبود حفظی بود! :دی
  • مستر نیمــا .
  • مشخصا به روح اعتقادی ندارید:))))
    پاسخ:
    =)))))

    عمه هم ندارم ضمنا ! :))
    من هیچ خاطره ای ندارم :|
    پاسخ:
    مشخصه تو نمونه ی واقعی یک دانش آموخته ی متعهدی! قدر خودتو بدون! :دی
    تقلب ندیدی نفیسه:)))
    خخخ
    واقعا تقلب افتخار داره.دکتره روانپزشک نفر یک برد نمیدونم کدوم سالو برامون آوردن برگشت گفت من واسه خودم درس میخوندم.  همین شد یک برد شدم.شب امتحان نمیخوندم گفتیم چجوری قبول میشدی؟ گفت با تقلب:)))
    خو رخصت داد بمون دیگه
    پاسخ:
    اون دیگه خیلی کارش درست بوده :دی
    من خاطره ی خودی و غیرخودی زیاد دارم 😆
    پاسخ:
    :دی
    اخلاقِ حفظی؟ :O آخه مگه داریم؟ اخلاق رو می نویسن بعد جوری امتحان می گیرن که فرد امتحان دهنده در موقعیت خاص تصمیم درست رو بگیره دیگه؟ :"(
    پاسخ:
    ای بابا...
    عاقااا من نگفتمممم
    من
    من
    من
    منن نگفتممم:دی
    پاسخ:
    :)))))

    باشه باشه فهمیدم
  • نیمه سیب سقراطی
  • حالا چرا حرص میخوری شما ؟؟؟ :)))
    باحال بود که این چالش وبلاگی ! من دوسش داشتم و کلی هم به بعضی هاش خندیدم :)
    پاسخ:
    کلا از خود شاخ پنداری بدم میاد :دی
    الان مثلا از تقلب نگفتی دیگه؟! :))

    من یبار هندزفری بردم با خودم انقد جنبه مثبت دارم هیچکی فک نمیکرد تقلب میکنم بعد استادمون فک میکرد بلند بلند حرف میزنم هی میگفت یواش حرف بزن:)))
    پاسخ:
    نه مسئله این مدل گفتنه! اگرنه صرف تعریف از تقلب که مشکلی نداره :دی

    جرئت زیادی میخاد هندزفری :دی
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">