ضربان ِ لبخندهایت

از هرچه در خیال ِ من آمد نکوتری

ضربان ِ لبخندهایت

از هرچه در خیال ِ من آمد نکوتری

تو این مدت به درجه ای از دروج استاژر داخلی بودن نائل اومدم که هر شب تا ساعت دوازده شب نت گردی میکنم بعد ساعت دوازده تا یک هاریسون ها رو تورق میکنم و هی میزنم تو سر خودم که وااای چقد زیاده و بعد میگیرم میخوابم. امتحانم هم از اونچه که تقویم نشون میده بهم نزدیک تره! :| از شدت استرس هم دارم میمیرم!

بعد اینکه روایت داریم : و چون به موسم پایان بخش داخلی رسیدند گفتند بارالها! ما را به اول بخش برگردان باشد که درس بخوانیم و این بار بترکانیم و دیگر نیفتیم! لیک بازگردانده نشدند و همانا ایشان از زیان کاران اند!

و از این دست مهملات خلاصه!

بعد نیس خیلی استرس دارم عصری با مامان رفتم برا خودم یک عدد گردنبند ابتیاع کردم! از شدت استرس! :| متوجهین که؟! بعد زنگ زدم به محسن میگم دیگه تو جیبام شپش پشتک پارو میزنه! میخوام اخر هفته با بچه ها برم پینت بال ... ! اون هم نه تنها به این حرفم وقعی ننهاد! بلکه کاملا شونه خالی کرد از زیر بار مسئولیت و گفت وقتی تو طلافروشی جیک جیک مستونت بود فکر پینت بالت نبود ایا؟ طبق معمول یه عزیزم زد تنگش که مثلا بگه ای ام ا کول هازبند و اینا... مرد هم بود مردای قدیم به واقع! :|

امروز هم متوجه شدم که امسال علاوه بر سراسری و ازاد و بین الملل یه چیز دیگه هم پزشکی گرفته به اسم ظرفیت مازاد!! ینی رسما قبلا تو خیابون دمپایی پرت میکردی به گربه میخورد الان میخوره به دانشجوی پزشکی!! وا اسفا ! و إسلاما ! به قول بچه ها گفتنی جا داره عرض کنم: ما پزشکی قبول شدیم وقتی پزشکی قبول شدن مد نبود!! :))

در اخر هم یه خبر دسته اول بدم ! این هفته اخرین شماره خبر رادیو منتشر میشه. احتمالا چند هفته به مناسبت محرم خبر نداریم! بله! دوست داشتم بگم! بالاخره باید خواننده های من با بقیه یه فرقی داشته باشن دیگه! پس دود مانیتور میخورن که چی! واللا با این خبراشون!!! (الکی! مثلا خیلی خبر غیرمنتظره ای دادم و شما اصلا انتظارشو نداشتین :))) )

  • موافقین ۵ مخالفین ۱
  • سه شنبه, ۶ مهر ۱۳۹۵، ۱۱:۵۵ ب.ظ
  • Elanor :)

نظرات  (۱۰)

ای واااااااااااااااااااااای
نه
ینی یه مدت خبری از خبر نیست
آخه چرا؟
حالا غروب جمعه‌ها رو به چه امیدی سپری کنم...

+ الکی مثلاً خودم تو گروه نبودم و پیشنهاد ندادم هفته بعدی نباشیم :دی
+ این چیزای تخصصی رو نمی‌فهمم
استاژر چیه 
بگو کارورزی و کاراموزی دیگه
والا
پاسخ:
:)))
ا نسرین ناراحت نباش! باز میایم خبر میاریم براتون! :)))

+اخه هیچکی نمیگه کارآموز :/
سلام
پاسخ:
علیکم السلام
:|
:دی
نسرین بالاخره کاراموزی دانشجو پزشکی با کاراموزی بقیه باید یه فرقی داشته باشه دیگه؟!
تازه الانور کم کم وارد اینننترن هم میشه:))
پاسخ:
یک سال و نیم دیگه مونده اینترن بشم :((
من در این بخش داخلی کُرک و پرها ریختم کُمپِرِس 😂😂😂😂
پاسخ:
:))) طبیعیه
  • فاطمه غلامی
  • اگه امتحان داری پینت بال رفتنت چیه
    اگه پینت بال میخوای بری گردنبند خریدنت چیه
    امان از دست تو الانور بانو :)
    پاسخ:
    خب دلم میخواددد خب! :/ :دی
    داخلی خیلی درس نچسبیه :-/
    واقعنا... تو هر خانواده ای الان دست کم یه پزشک و دندونپزشک دارن :||
    پاسخ:
    یه درس نیس که بخواد نچسب باشه اخه! هزار و یک درسه! :/

    +خز کردن ابهت ما رو :|
    منم پول ندارم..همدردیم :دی
    پاسخ:
    بد دردیه درد بی پولی! بددد! :)))))))
    هیچ دانشگاهی هم بین الملل هم ظرفیت مازاد نداره :-) یا اینه یا اون
    ولی خب جدیدا دانشگاه آزاد هم داره یه تعدادی مازاد میگیره (سجع هم دادم الان )
    پاسخ:
    در هر حال خیلی زیاد شده دیگه! چه خبره مگه؟؟؟
    الان اینقد دکترا (منظورم دکتر در رشته های علوم انسانیه) زیاد شده که ممکنه دمپایی رو میندازی علاوه بر دانشجوی پزشکی به اینها هم بخوره ولی صد در صد دیگه به گربه ها نمیخوره :)
    پاسخ:
    موافقم بآهات :))
    دنبال شدین....
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">