یه غلط کردم ِ خاصی تو چشمامه :|
از پشت صحنه یکی لطف کنه یه کاغذ سفید به من بده میخوام با خط خوش و خوانا بنویسم " غلط کردم !"
آقا من خسته میشم خب! :| من توان ندارم1 من اصلا برا این کارا ساخته نشدم! :| از شنبه که استاژر شدیم و عملا دوران کارآموزیمون شروع شده دهنمون سرویس گشته! :|
تازه ما با چشم شروع کردیم که همه میگن خیلی آسونه و یه جورایی به کویت ِ بخش ها شهره است! بریم داخلی فک کنم دیگه رسما اکسپایر بشم :| سر صبح ساعت 7 و نیم که باید ورود بزنیم بعدشم کلاس شروع میشه بعدش هم یا درمانگاه یا بخش!
امروز درمانگاه بودیم با دکتر شین. فلوشیپ قرنیه است. 24 تا مریض رو 3 ساعت و خرده ای طول داد تا ویزیت کرد. اونم چه ویزیتی. ویزیت نبود که فقط تخریب ما بود جلو مریض ها. میگفت اول شما شرح حال بگیرین . ما ازش سوال میکردیم چشه و بعد دیدش رو بررسی میکردیم و عدد میدادیم. بعد اون خودش با دستگاه نگاه میکرد مثلا میگفت یه شماره اشتباه گفتین :| یا مثلا چی الان تو چشمش میبینین. ما بدون دستگاه نگاه میکردیم خب هیچی دیده نمیشه آخه مسلمون؟؟ میگفت واقعا که ! یکی از ریز ترین عروق چشمش گشاد شده مثلا !! :| شما هم دکترین؟؟؟ مگه من به شما درس ندادم اینا رو؟؟؟ :|
یکی نیست بگه تو خود ِ فلوشیپت رو با مایی که استاژر یکیم اونم تو هفته اول مقایسه میکنی؟؟ تو با دستگاه ما با چشم غیر مسلح؟؟؟ :| انتظار ها دارن ملت به خدا :| یعنی هرچی هم شرح حالت خوب بود اون یه ایرادی میگرفت!
تازه خودش که لم داده بود ما هم عین فرفره تو اتاق 3در4 هی این مرضو از رو این صندلی بلند میکردیم رو اون میشوندیم باز دوباره. 4 ساعت روپا بودیم :|
شاطر نونوایی انقد روپا نیست! به خدا این خوبش باشه من برم اورژانس امداد روز اول به دوم نرسیدم میمیرم ! مطمئنم! :| خدا لعنت کنه اونی که پزشکی رو انتخاب کرد تو برگه ی انتخاب رشته! :|
+خسته شدم انقد :| گذاشتم!
- چهارشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۴، ۰۶:۵۲ ب.ظ