بیمارستان الانور آباد ٢
ادم وقتی تو محیط های درمانی کار میکنه با همه قشری برخورد داره. ما هم ادمای فقیر رو میبینیم هم پولدار (البته لازم به ذکره پولدار ها اگه موردشون اورژانسی نباشه میرن مشهد و بیمارستان خصوصی) هم با سواد و تحصیل کرده هم بی سواد ، هم به قول خودم آلِرت (یعنی آگاه) هم غیر اورینته (ینی مریضی که متوجه وضعیت خودش نیست)
تو یکی از کشیک هام تو اورژانسی یه خانمی سراسیمه با بچه ی پنج شش سالش با یه خانم دیگه اومدن. برا مایی که همین نیم ساعت پیش دوتا مریض ترومایی (یعنی ضربه خورده) ناشی از تصادف موتور با سر آش و لاش برامون اومده بود ، مورد این پسر بچه خیلی اکی بود. یه خراشیدگی بالای ابروی راست که با چهار پنج تا بخیه سر و تهش هم میومد. از رو مبل افتاده بود و سرش خورده بود گوشه میز و با شیشه بریده بود. ولی مامانش وقتی شنید بخیه میخوره اورژانس رو گذاشت رو سرش، به قدری گریه و داری و یا حضرت عباس و یا قمر بنی هاشم کرد که اخرشم فشارش افتاد و تو اتاق بغلی درازش کردن و بهش سرم زدن!! حالا فک کنید که همه فک و فامیل رو هم کشوندن اونجا بابا و عمه و خاله و اووووو!
بچهه هم خدایی خودش خیلی بانمک بود ما رفته بودیم بالاسرش دلقک بازی دربیاریم بخیه میزنن گریه نکنه اینم پاهاشو رو هم انداخته بود و فقط لب برمیچید ولی گریه نمیکرد :دی
اخرش که تموم شد باباش اومده بود بالاسرش و مشغول بوسیدنش بود، ثمین برگشته میگه باید بره یکی دیگه رو ببوسه این که چیزیش نیس :/ :))
چند روز بعد دوباره اورژانس بودیم یه بچه ی ١٤ ماهه رو مامانش اورد که بالای چشمش اکیموز (کبود) شده بود. گرافی اسکال (عکس جمجمه) رو دیدیم شکستگی بالای چشم داشت. ام ار ای اش هم کمی مشکوک بود. مامانش گف افتاده. دکتر دستور بستری نوشت برا تحت نظر بودن.
وقتی میخواستن ببرنش مامانش اومد گفت : دکتر من هرروز به این بچه یه حب تریاک میدم. اشکال نداره الان بهش بدم؟ :| خب ما که فکمون افتاده بود. دکتر گف بیشتر از همیشه ندی...
به دکتر گفتیم تو رو خدا یه مشاوره پزشکی قانونی بنویس. این شاید ابیوز (سو استفاده) است اصلا! بچه ١٤ ماهه رو زده ادیکت کرده زنیکه ...
دکترم سری تکون داد گف کاری نمیکنن شما هنو اول راهید. از این موارد زیاده ولی خب مینویسم... عصر رفتیم به متخصص پزشکی قانونی گفتیم دیدی مریضو؟ گف اره سندروم ویت دراوال ( وقتی که به فرد ادیکت مواد نمیرسه) نبود. مامانش هم گفت یه بار بیشتر بهش ندادم اونم دو روز پیش بوده، بنظر هم ابیوز نمیومد واقعا افتاده... کاری نمیشد کرد دیگه... گفتیم بابا اون صبح بهش مواد داد معلومه که ویت دراوال نمیشه خب!! گف پس دروغ گفته! در هر حال من کاری نمیتونم بکنم ...
+ببخشید طنز نبود ... طنزم نمیاد... اقا اصن عزای عمومیه، برید از خدا بترسید! پست طنزم کجا بود؟ برید خدا روزیتونو جای دیگه حواله کنه :دی
- سه شنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۲۹ ب.ظ