ضربان ِ لبخندهایت

از هرچه در خیال ِ من آمد نکوتری

ضربان ِ لبخندهایت

از هرچه در خیال ِ من آمد نکوتری

زندگی سخت شده. زندگی سخته وقتی آدم بدونه جایی نیست که بشه توش حرف زد! حتی اگه وقتی اونجا باشه هم حرفهاش رو ثبت موقت کنه ...

زندگی سخته وقتی آدم بدونه چهار نفر نیستن که به حرفهاش گوش بدن... حتی غریبه... حتی ندیده...

زندگی سخته وقتی بلاگفا گند میزنه تو همه ی نوستالژی های 3 سال گذشته... زندگی سخته... ولی باید آسونش کرد... دوباره شروع میکنیم :)

  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • پنجشنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۵۳ ب.ظ
  • Elanor :)

نظرات  (۱۲)

سخت بود
هست
خواهد بود
این خاصیت دنیاست
پاسخ:
به قول شیخ بهایی : سخت میگذره ولی سخت نمیمونه :)
خبرم که نمیرن مردم:|
اجازه هست اضافه ت کنم تو لیست مهاجرا؟ یا نامحرمیم نیایم اخ اخ؟:-D
پاسخ:
ای بابا خونه خودتونه! ولی مشکل اینجاست که من اینجا گمشده ام! :| خیلی سخته پنلش! :|
دوباره شروع کردیم ولی با امید به اینکه زیاد در این خانه ی جدید ماندگار نشیم.
پاسخ:
چرا موندگار بشیم! من نمیخوام برگردم به جایی که انقد کاربراش بی اهمیت اند بنظرش!
عجقم تو تنها نیستی :))) 
پاسخ:
به! سلام! خوشم میاد همه منو پیدا کردن من هنو خودمو نیافتم! :دی
من بلاگفای هفت ساله مو میخواااااااااااااااااام :((((((((((

+ ببین چه قدر تحت فشار بودم که تو یه ماه 50 تا پست توی بلاگ اسکای نوشتم !!!
پاسخ:
مال من 7 ساله نبود ولی خب 3 سال هویت مجازیم بود دیگه! :(
شروع دوباره تون مبارک :)
پاسخ:
مرسی :)
  • خارج ازچارچوب
  • سلام
    مبارک باشه وب جدید...بنویسید که بخوانیم.
    خوشحال شدم تشریف آوردید.

    این حادثه،برای خود بلاگفا هم خیلی خیلی گرون تموم شد.
    پاسخ:
    سلام :)

    مرسی :)

    +عین خیالشم نیست :|
    چیه شلوغش می کنین....نگا سرهنگ خیلی ریلکس کل پست هاشو کپی کرد تو وبلاگ جدیدش...حالا درسته کامنتاش بر نمی گرده، ولی چارتا جلف بازی ما خواننده ها واقعا انقد دلتنگی نداشت!:دی

    +خاطره: وقتی جولیک رو بستم، یه بک آپ ازش داشتم که تقریبا سه ماه قبل از تعطیلیش گرفته بودم. این بک آپ رو با گوشی گرفتم و بعد کپی کردم تو هاردم و کامپیوترم روت شد و فایل پرید و منم پی اش رو نگرفتم. یعنی تو اون یه سالی که دستم بود یه بار هم بازش نکردم که حالا مثلا بخوام دلتنگش شده باشم و اینا. هفته پیش تو مموری گوشیم دیدمش:دی از وبلاگ قبلیشم بک آپ گرفته بودم منتها شک دارم جایی گذاشته باشمش که دوباره گیر بیاد:دی
    پاسخ:
    نه خیلی هم دل بستگی ندارم به اون آرشیو... اصلا شاید یه بهانه ای باشه برای شروع بهتر :) به قول خودت به امید یه هوای تازه تر!
    من تا چند ساعتی هنگ بودم
    اکتشافات بعدیم تو جزیره ی بیان رو هم موکول کردم به بعد از امتحانات
    امیدوارم جذابیتاش بلگفا رو از چشام نندازه
    پاسخ:
    هنگ از چی؟
    هنگ از این همه امکاناتِ بیان !
    پاسخ:
    شما که خودتون اهل بیانید! باید در جریان این امکانات باشید دیگه :دی
    من مهاجرم :)
    مهاجرت اجباری از بلگفا به بیان
    پناهنده به حساب میام :دی
    پاسخ:
    راه میفتی پس :)
  • بانوی عاشق
  • کم نیستن کسایی ک بخاطر بلاگفا خاطراتشون پرید
    من ک با عاشقی و عقد شروع کردم ولی دیگه این اخریا کازداشت ب جاهای باریک میکشید ک همه چی پرید
    منم همخ خاطرات تلخو جمع کردم انداختم دور و بی خیال اون همه خاطره ی خوش شدم
    حالام بعد ی مدت دربدری اومدم بیان
    نوشته هاتو دوس دارم
    پاسخ:
    کار به جاهای باریک میکشید؟ چرا؟

    مرسی :)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">