ضربان ِ لبخندهایت
از هرچه در خیال ِ من آمد نکوتری
ضربان ِ لبخندهایت
از هرچه در خیال ِ من آمد نکوتری
خانه
درباره من
سرآغاز
تماس با من
این آب ها که ریخت... فدای سرت که ریخت...
جمعه, ۱ آبان ۱۳۹۴، ۰۵:۵۹ ب.ظ
اما شکست ساغر و ساقی ز دست رفت...
۱۱
۰
جمعه, ۱ آبان ۱۳۹۴، ۰۵:۵۹ ب.ظ
Elanor :)
آواره ای از بلاگفا و پناهنده ای به بیان!
WWW.missnooon.blogfa.com
دنبال کنندگان
+۳۰۰ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
۱۷ خرداد ۹۴ , ۰۹:۳۰
یک دو سه امتحان میشود
خلاصه آمار
بایگانی
ارديبهشت ۱۳۹۸
(۱)
آذر ۱۳۹۷
(۱)
آبان ۱۳۹۷
(۲)
مهر ۱۳۹۷
(۴)
مرداد ۱۳۹۷
(۳)
ارديبهشت ۱۳۹۷
(۳)
دی ۱۳۹۶
(۱)
آذر ۱۳۹۶
(۱)
آبان ۱۳۹۶
(۲)
مهر ۱۳۹۶
(۱)
شهریور ۱۳۹۶
(۱)
مرداد ۱۳۹۶
(۲)
تیر ۱۳۹۶
(۲)
خرداد ۱۳۹۶
(۵)
ارديبهشت ۱۳۹۶
(۳)
فروردين ۱۳۹۶
(۳)
اسفند ۱۳۹۵
(۳)
بهمن ۱۳۹۵
(۴)
دی ۱۳۹۵
(۷)
آذر ۱۳۹۵
(۶)
آبان ۱۳۹۵
(۴)
مهر ۱۳۹۵
(۱۰)
شهریور ۱۳۹۵
(۵)
مرداد ۱۳۹۵
(۶)
تیر ۱۳۹۵
(۶)
خرداد ۱۳۹۵
(۱۳)
ارديبهشت ۱۳۹۵
(۱۰)
فروردين ۱۳۹۵
(۵)
اسفند ۱۳۹۴
(۱۴)
بهمن ۱۳۹۴
(۶)
دی ۱۳۹۴
(۱۲)
آذر ۱۳۹۴
(۸)
آبان ۱۳۹۴
(۱۵)
مهر ۱۳۹۴
(۴)
شهریور ۱۳۹۴
(۷)
مرداد ۱۳۹۴
(۱۱)
تیر ۱۳۹۴
(۱۳)
خرداد ۱۳۹۴
(۱۵)
آخرین مطالب
۹۸/۰۲/۰۲
تقدیر
۹۷/۰۹/۲۹
دانیال
۹۷/۰۸/۲۵
دوستان حقیقی
۹۷/۰۸/۱۳
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود
۹۷/۰۷/۲۱
صداش هم مثل ابی باشه البته!
۹۷/۰۷/۱۸
در مذهب ما باده حلال است ولیکن بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است!
۹۷/۰۷/۱۶
محبوب
۹۷/۰۷/۱۴
زندون تن رو رها کن ای پرنده پر بگیر...
۹۷/۰۵/۱۸
طلای سیاه
۹۷/۰۵/۰۳
addiction
طبقه بندی موضوعی
فاتح قلبم ! عشق تو شکستم داد...
(۱۰)
دوربین غیر حرفه ای
(۲۴)
طبیبی که مدعی نیست!
(۲۱)
ته مانده ی یک دختر
(۳۱)
کاریه که شده به هرحال!
(۳۳)
از کدبانویی که میباشیم!!
(۳)
من دیگه حرفی ندارم!
(۱۵)
غزل ِ چشمانت...
(۷)
بیمارستان الانور آباد
(۳)