هرکی هم بگه ندید بدید ، خودش خره ! :دی
خب خب خب ! و دوباره من اومدم به خونه هاتون! میدونم الان خیلی خوشحالید ولی خب خودتونو کنترل کنید لطفا ! :دی :|
دیروز امتحان سمیولوژی داشتم. از دیروز یه حس فراق بال خاصی دارم! با اینکه درس یک و نیم واحدی بود ولی خیلی الان خوشحالم! :دی
حالا اینا رو گفتم که بگم پیرو دو تا پست قبل و ناله های بودار (!) موجود در اون ، میخوام رونمایی کنم از سوپرایز های تولدم و کادو هام رو فرو کنم تو چش و چال ِ ملت ! :| :دی
بعله اینجوریاست! :دی
اهم اهم ! روز تولدم رفتم بیمارستان و بعد موقع برگشت دوستام وسط خیابون و روی کاپوت ماشین یکیشون برام تولد گرفتن و کادو هاشون رو به سمتم روانه داشتند ! :دی
این :
و اینا :
فردای روز تولدم دوباره رفتم بیمارستان و سمانه برام کیک پخته بود ^_^
ثمین هم بهم اینا رو داد ^_^
اما کادو ها به همینجا ختم نشد!
آخر هفته همسر عزیزم ، محسن جان از تهران اومد و گفت سوپرایز !!!! :)))) :|
آیفون 6 اس 128 گیگ !!!! وای خدای من!! داشتم شاخ درمی اوردم ! قرار بود گوشی بخره برا تولدم ولی چی؟ هووآوی پی 8 لایت !! با قیمت تقریبی 700 تومن ! نه آیفون 3 میلیون و خرده ای !!! خلاصه که واقعا سوپرایزم کرد ! ^_^ :))
بعدش شب رفتیم خونه شون و دوباره سوپرایز !! :)) مارشی ِ عزیزم (مادرشوهرم!) برام تولد گرفته بود ! :))
کیک :
هدیه مادرشوهرم :
هدیه های خواهر شوهر و جاریم : :))
اوفففففففففف
خداییش خیلی خسته شدم! پست عکس دار خیلی انرژی بره! اونم با این وضعیت نت! الان یادم افتاد از کادور مامانم که قابلمه چفل بود عکس نگرفتم!! :| :))) نیره هم دو تا ماگ از اینا که وقتی داغ میشن عکس روشون عوض میشه برام خریده بود که خیلی خوشگلن ولی خب چون قبلا بهم داده بود بردم تهران و اینجا نیست ! همین دیگه!
این بود تولد 22 سالگی ما که گذشت و رفت پی کارش! :دی
- جمعه, ۶ آذر ۱۳۹۴، ۰۲:۵۱ ب.ظ