سکوت کنیم برا عنوان :: ضربان ِ لبخندهایت

سکوت کنیم برا عنوان

پنجشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ۱۲:۲۶ ق.ظ

نمیدونم چی بگم واقعا...

یه وقتایی هست آدم با خواسته هاش خدا رو هم بلاتکلیف میکنه! البته نعوذ بالله...

خودم هم دیگه نمیدونم چی میخوام. فقط میخوام خدا خودش هرچی خیره پیش بیاره... شنبه میخوام برم یه جای مهم... برام دعا کنید بچه ها... دعا کنید خیر باشه و پست بعدی که میذارم خوشحال باشم... :)

+دوستون دارم خیلی... ببخشید که بیشتر وقتم رو تو اینستاگرام هستم. یه تداد از دوستان سابق بر این پیام دادن و فالو کردیم همو. اگر کسی مایله آی دی بده باز هم :)

++ سهم نویسندگیم داره با نوشتن خبر برا رادیو پر میشه :) ... خیلی دوست دارم که خوشحالین و از رادیو خوشتون میاد. . واقعا کامنتای پای خبر ها رو که میخونم لذت میبرم. ما مینویسیم که شما شاد باشین و دور هم باشیم همیشه :)... فقط تو رو خدا بیشتر پست بنویسین و پست های با نمک :دی بعضی هفته ها سوژه نداریم نمیدونم چه گلی به سرمون بگیریم به واقع! :| :)))

۲ ۰
پنجشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ۱۲:۲۶ ق.ظ

Elanor :)

۱۸ شهریور ۹۵ ، ۰۰:۲۷

هولدن کالفیلد

شما از پر خبرترین وب بیان نمینویسی! میگی خوششون اومده؟
میشه از هولدن ننویسی و خوششون بیاد؟ :|

۱۸ شهریور ۹۵ ، ۰۰:۳۱

فیلو سوفیا

امیدوارم روزات خوب بگذره و شنبه هم خوب ترتر:)

تو اخبارتون واسه من فقط یه آهنگ پخش کنید هم کفایت میکنه ها:))

خدایی گل کاشتین با اخبارتون(گل)

۱۸ شهریور ۹۵ ، ۰۲:۳۰

Elahe

ایشالا شنبه اتفاق خوبی بیفته..اینورا هم زیاد بیا حالا..ما ک روزانه سر میزنیم

_Elahe_t_

اگه دوست داشتید فالو کنید

۱۸ شهریور ۹۵ ، ۰۷:۱۰

هانیه شالباف

سلام...ان‌شاالله اتفاقات خوبی در انتظارتون باشن :)

+ منم با آی‌دی haniye_shalbaf@ اینستا هستم و توی پیج‌ام عکس‌هایی روکه گرفتم , می‌ذارم :))
++ منم یه زمانی می‌نوشتم ... البته برای رادیو مجازی نبود :D شبکه جوان بود. ولی کلا خیلی روزای خوبی بود...! گزارش می‌نوشتم و خودم‌رو اون‌جا تخلیه می‌کردم :D

۱۸ شهریور ۹۵ ، ۰۷:۲۴

علی رضا عظیمی راد

امیدوارم هر انچه که برای شما خیر است پیش آید نه آنچه که به ظاهر دلپسندت است

۱۸ شهریور ۹۵ ، ۰۸:۳۸

♫ شباهنگ

ایشالا شنبه اتفاقات خوب بیافته برات

و جا داره بند آخر همین پستو سوژه کنم خبرشو بدون نظرسنجی بفرستم برای پخش! :دی

۱۸ شهریور ۹۵ ، ۱۴:۳۶

پرواز ...

ان شا الله بهترین ها واستون اتفاق بیفته :)

+ماتمام افتخارمون اینه که یه جوری پست نوشتیم که سوژه نشدیم...دی:

حالا بیاییم خبر ساز پست بنویسم...مگه میشه :))))))

۱۹ شهریور ۹۵ ، ۰۰:۵۲

گمـــــــشده :)

من خیلی خبر رادیو بلاگیا رو دوست دارم
مرسی بابت زحماتی که می کشی
+ایشالا موفق باشی

۲۰ شهریور ۹۵ ، ۲۱:۳۳

آرزو ^_^

سلام

من تازه به بلاگ پیوستم و به تبعش همین چند روز پیش با رادیو‌بلاگیها آشنا شدم .

خیلی عالی بود ؛ خسته نباشید همگیتون.

امیدوارم امروز هم براتون ختم به خیر شده باشه و الآن خوشحال و خشنود باشین .

۲۸ شهریور ۹۵ ، ۰۳:۰۰

دکتر یونس

دعوتید به فراخوان ما!
ببین من برای مهمانی شش سال دویدم و بالاخره در اینترنی به دستش آوردم! اما بعد که رفتم دانشگاهی که درش مهمان شدم، بلای دور از جون سگ به سرم اومد و ناله و التماس میکردم که بگذارید برگردم، میگفتن نع! تازه دانشگاه خودمم به خونم تشنه بود که نامه نوشته بودم وزارتخونه و پتشون رو ریخته بودم رو آب! یعنی دقیقا مثل چوب دوسر طلا بودم که نه راه پس داشتم و نه پیش.. بمون همون جایی که از اول برات تعین شده... به نقشه ی خدا اعتماد کن. این روزها به خصوص تو اینترنی مثل برق و باد میگذره و اصلا وقت نمیکنی خودت رو تو آیینه ببینی یا بخوابی! چه برسه به شوهر و زندگی! بعد هم اصلا مهمان شدی، نه اونها تو رو از خودشون میدونن و قبولت میکنن و نه روی برگشت به دانشگاه خودت رو خواهی داشت. من اینو به دکتر ماری هم گفتم. علیرغم اینکه مهمانیش برای چشم داشت جور میشد بیاد تهران. گفتم نکن اینکار رو. الان میگه بعد سه سال فهمیدم راست گفتی و چه خوب شد که نیومدم تهران.. حالا خود دانی.

ضربان ِ لبخندهایت

ضربان ِ لبخندهایت

از هرچه در خیال ِ من آمد نکوتری