صد . شصت . هفت
شنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۵، ۱۱:۴۹ ب.ظ
خیلی حرفها داشتم برا زدن. میخواستم در مورد محرم یک پست بنویسم . در مورد بعضی رفتارهای اصطلاحا روشن فکرانه ی نسل خودم که داره گند میزنه به همه چیز. یه سری ژست ، درسته صرفا ژست ، روشنفکرانه که داره با نفهمی تمام تمام اعتقادات نیم بند نسل من رو از نسل بعد دریغ میکنه.
واقعا گاهی متاسف میشم برا نسل بعد از خودم. ما ها آدمایی بودیم که پدر و مادر هامون برا اعتقاداتشون همه چیزشون رو دادند. ما این شدیم با تمام تربیت های درست و غلطمون این شدیم! یه سری آدم که داره همه چیزش رو میده که صرفا اعتقادش رو از بین ببره.
متاسفم برا نسل بعد که آدمای اسما فرهیخته اش امثال ما هستند و ما قراره تربیتشون کنیم. متاسفم که نسل بعد از ما هیچ تقدسی نداره. هیچ المانی نداره. هیچ پناهگاهی نداره. نسلی که اگه دلش بگیره نمیدونه به کی باید پناه ببره.
گاهی وقتا که از همه ی دنیا میرنجم فقط به این امید زنده میمونم که میدونم خدا هست و دوسم داره. ساعتها رو تختخواب بالشتم خیس میشه و با خدا حرف میزنم.... نمیدونم در آینده دخترم باید تو این موقعیت ها چیکار کنه و این آزارم میده...
بیاید هرچقدر روشن فکر. هر چقدر تحصیل کرده. هرچقدر آسیب شناس اجتماع و محرم و دین و فلان و بسار ! هرچقدر خوووب! بیاید مقدساتمون رو ازمون دریغ نکنید. بذارید با همین اعتقادات نیم بندمون بمونیم...
ازتون عاجزانه واقعا عاجزانه تقاضا دارم بیاید و اسم امام حسین رو بدون پیشوند به کار نبرید. شاید دل یه نفر برنجه از این خطاب بی مبالات شما. شاید یه نفر این اسم براش تقدس داره و دوست نداره با خوندن شما تقدساتش جلوش خرد بشه... بیاید به حقوق هم احترام بذاریم.
+میخواستم در مورد فروشنده بنویسم ولی خب حسش نیست. همون طور که در مورد ابد و یک روز حسش نبود! :دی
++همین!
واقعا گاهی متاسف میشم برا نسل بعد از خودم. ما ها آدمایی بودیم که پدر و مادر هامون برا اعتقاداتشون همه چیزشون رو دادند. ما این شدیم با تمام تربیت های درست و غلطمون این شدیم! یه سری آدم که داره همه چیزش رو میده که صرفا اعتقادش رو از بین ببره.
متاسفم برا نسل بعد که آدمای اسما فرهیخته اش امثال ما هستند و ما قراره تربیتشون کنیم. متاسفم که نسل بعد از ما هیچ تقدسی نداره. هیچ المانی نداره. هیچ پناهگاهی نداره. نسلی که اگه دلش بگیره نمیدونه به کی باید پناه ببره.
گاهی وقتا که از همه ی دنیا میرنجم فقط به این امید زنده میمونم که میدونم خدا هست و دوسم داره. ساعتها رو تختخواب بالشتم خیس میشه و با خدا حرف میزنم.... نمیدونم در آینده دخترم باید تو این موقعیت ها چیکار کنه و این آزارم میده...
بیاید هرچقدر روشن فکر. هر چقدر تحصیل کرده. هرچقدر آسیب شناس اجتماع و محرم و دین و فلان و بسار ! هرچقدر خوووب! بیاید مقدساتمون رو ازمون دریغ نکنید. بذارید با همین اعتقادات نیم بندمون بمونیم...
ازتون عاجزانه واقعا عاجزانه تقاضا دارم بیاید و اسم امام حسین رو بدون پیشوند به کار نبرید. شاید دل یه نفر برنجه از این خطاب بی مبالات شما. شاید یه نفر این اسم براش تقدس داره و دوست نداره با خوندن شما تقدساتش جلوش خرد بشه... بیاید به حقوق هم احترام بذاریم.
+میخواستم در مورد فروشنده بنویسم ولی خب حسش نیست. همون طور که در مورد ابد و یک روز حسش نبود! :دی
++همین!
- شنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۵، ۱۱:۴۹ ب.ظ